چه کسانی مانع تشکیل فراکسیون اصولگرایانند
انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی با تمام فراز و نشیب های آن به پایان رسید. از جمله ویژگی های این دوره از انتخابات، تحریم چراغ خاموش انتخابات توسط اصلاح طلبان و کشیده شدن رقابت در درون خانواده نظام اسلامی بود. رقابت در درون خانواده اصولگرایان هر چند بداخلاقی هایی را به دنبال داشت اما در نهایتا از آنجا که به حضور حداکثری و شادابی انتخابات کمک کرد، باید آن را به فال نیک گرفت. با پایان رقابت های انتخاباتی و تعیین ترکیب کرسی های مجلس، مشخص شد که این بار نیز اکثریت مجلس نهم در اختیار جریان اصولگرایی بویژه دو جریان جبهه پایداری و جبهه متحد است.
بدیهی است که بعد از پایان رقابت ها مهمترین گام برای استفاده بیشتر از ظرفیت ها و حفظ یکپارچگی در درون جریان اصولگرایی به منظور هم افزایی در فعل و انفعالات پارلمانی، تشکیل فراکسیونی قوی و کارآمد از تجمع تمام اصولگرایان مورد حمایت جبهه پایداری، جبهه متحد و تمام چهره هایی است که مورد حمایت این دو جریان نبودند اما شناسنامه کاملا شفاف و قابل دفاعی در پایبندی به شعارهای اصولگرایی دارند. اکنون و با توجه به اتمام رقابت ها و لزوم آغاز رفاقت ها ضمن حفظ برخی انتقادات در راستای امر به معروف و نهی از منکر و با توجه به آرای مردم، بدیهی است که چهره ها و جریانات اصولگرایی بر اساس استراتژی مورد نظر رهبری، ملزم هستند تا به منظور هم افزایی توان خود در مجلس بعدی به تنازل روی آورند و همانطور که در دیدار با فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم، رهبر انقلاب در کنار تمجید از ویژگی ها و روحیات آن جمع – که افتخاری برای اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی است- به حفظ انسجام در فراکسیون اصولگرایی تاکید کردند، فراکسیون بزرگ اصولگرایان مجلس نهم را تشکیل دهند.
با وجود این که در خصوص چنین امری، همه عقلا و سلیقه های مختلف سیاسی اصرار دارند اما متاسفانه هفته گذشته و قبل از آغاز به کار مجلس نهم، شاهد اعلام موجودیت و برگزاری جلسه فراکسیونی از سوی نمایندگان همسو با یکی از چهره ای مطرح برای ریاست مجلس نهم به نام "فراکسیون اصولگرایان رهرو ولایت" بودیم. تشکیل فراکسیون های کوچک که هر یک بار تفکر و سلیقه ای از بدنه جریان اصولگرایان را به دوش می کشند نه تنها عجیب نیست بلکه در دوره های هفتم و هشتم مجلس که اصولگرایان اکثریت اعضای مجلس را در اختیار داشتند، متداول بوده با این تفاوت که هرگز این فراکسیون ها در روزهای قبل از آغاز به کار مجلس جدید و به منظور مانعی در برابر تشکیل فراکسیون اصولگرایان و برای خنثی کردن آن شکل نگرفت. قطعا نباید تشکیل چنین فراکسیونی از سوی یکی از اضلاع اصلی جبهه متحد اصولگرایان و داعیه داران وحدت را بدون تحلیل رها کرد که به همین دلیل به ابعاد مختلف آن می پردازیم :
اگر به حدود نه ماه قبل بازگردیم و رسانه های مختلف را مرور کنیم، اظهار نظرهای مختلفی را از سوی برخی چهره های شاخص خواهیم دید که ماه ها قبل از ثبت نام کاندیداها بر وحدت اصولگرایان و حتی توافق آنها بر لیستی واحد تاکید داشتند. با مروری بر مواضع این افراد و جریانات همسو با آنها به استدلال هایی برای لزوم وحدت برمی خوریم که مهمترین دلیل آن خطر حضور اصلاح طلبان و جریان انحرافی در انتخابات نهم مجلس بود.
این استدلال ها که در جای خود و در صورت تحقق خارجی، مهم و قابل تامل بود، در حالی مطرح می شد که برای بسیاری از تحلیل گران سیاسی، تحریم انتخابات توسط اصلاح طلبان و عدم سرمایه گذاری جریان انحرافی تا قبل از مشخص شدن کاندیداهای هر شهر، کاملا مشخص بود. با توجه به همین مقدمه بود که جبهه پایداری تاکید داشت به جای طرح شعار وحدت که بیشتر با کارکرد تحمیل چهره های ناکارآمد اصولگرایی به بدنه این جریان دنبال می شد، باید از انتخاب اصلح و ایجاد فضایی برای رقابت و پرشور کردن انتخابات بهره برد بویژه که استراتژی رقابت درون خانوادگی به هیچ وجه در تقابل با استراتژی "هم وحدت هم خلوص" یا اصل مهم "جذب حداکثری و دفع حداقلی" نبود.
اما چرا برخی از اصولگرایان مردود در فتنه 88، علی رغم اصراری که تا دیروز و در زمان رقابت، بر موضوع وحدت داشتند، امروز و در ایام پس از انتخابات و درست آنگاه که باید ساز وحدت را کوک کنند، بر طبل جدایی و تشکیل چند فراکسیون اصولگرا و عدم تشکیل فراکسیون واحد اصولگرایان اصرار دارند، نکته ای است که باید آن را در رفتار شناسی سیاسی این جمع در سال های اخیر جستجو کرد. در حقیقت پاسخ به این سئوال که چرا این جماعت امروز مدافع وحدت نیستند را باید در همان دلیل اصرار دیروز آنها بر وحدت جستجو کرد.
اصرار بر وحدت تا قبل از انتخابات از سوی برخی چهره های مردود در فتنه 88 به آن دلیل بود که با بزرگنمایی حضور اصلاح طلبان، تشکیل لیستی حزبی - سهمیه ای و حمایت چهره های موجه اصولگرا از این لیست، امکان ورود برخی از خواص مردود در مجلس نهم فراهم می شد – که همین اتفاق هم افتاد – ولی در حال حاضر از آنجا که همه شواهد حکایت از این می کند که اکثریت اصولگرایان مجلس نهم از منتقدین هیات رییسه مجلس هشتم و بویژه عملکرد رییس مجلس در فتنه 88 هستند، این بخش از جبهه متحد، پیروزی خود در انتخابات هیات رییسه مجلس نهم را در خارج از فراکسیون اصولگرایان جستجو می کند. به عبارتی دقیقتر اگر لاریجانی و تیم همراهش یقین داشتند که با تشکیل فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم می توانند به ریاست این مجلس برسند، از هیچ کوششی برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان دریغ نمی کردند اما این جمع در حال حاضر و بر خلاف ادعایی که می کند، اکثریت اصولگرایان مجلس نهم را همراه خود نمی بیند برای همین پیروزی خود در انتخابات هیئت رییسه مجلس هشتم را نه در فراکسیون اصولگرایان بلکه در صحن علنی مجلس نهم می بیند. می پرسید چرا؟
درست است که در نهایت ترکیب هیات رییسه در صحن علنی باید مشخص شود اما در تمام چهار سال عمر مجلس هفتم و هشتم، به منظور عدم رقابت در جمع مشخص اصولگرایان که باید چهار سال با یکدیگر تعامل کنند، سنت اصولگرایان بر این بود که در صحن علنی با یکدیگر رقابت نکنند بویژه که رقابت در صحن علنی، می تواند دست بخشی از جریان اصولگرایی را در طمع به رای جریان سیاسی دیگر به سوی آنها دراز کند و همین ویژگی در دراز مدت می تواند کار را به جایی برساند که اقلیت سیاسی مجلس تبدیل شود به اداره کننده اصلی اکثریت فکری و سیاسی مجلس. اتفاقی که متاسفانه در مجلس هشتم رخ داد و کار را رساند به جایی که یک ماه قبل از انتخابات هیئت رییسه فراکسیون اصولگرایان، تندترین چهره های اقلیت اصلاح طلب و حتی سخنگوی آن اعلام می کردند که بهترین چهره در راس فراکسیون اصولگرایان و ریاست مجلس علی لاریجانی است.
مجلس هشتم علی رغم اینکه به مجلسی با اکثریت اصولگرا مشهور بود اما هرگز بدنه جریان اصولگرایی در بزنگاه های مختلف از مصوبات آن برداشت اصولگرایانه نداشت و دلیل این تناقض روشن بود. واقعیت آن بود که مجلس هشتم پس از مدتی متشکل شد از سه مجموعه که هر یک از آنها به تنهایی در اقلیت بودند. اقلیت سیاسی اصلاح طلب که در فتنه 88 با شفافیت تمام از فتنه گران حمایت کرد و در برابر مواضع رهبری خود را به نشنیدن زد، اقلیت اصولگرا با مواضع دو پهلو در فتنه 88 و بی توجه به مواضع رهبری انقلاب در برخی بزنگاه ها بویژه در برابر دولت نهم و دهم و اقلیت اصولگرا با مواضع شفاف در فتنه 88 و البته پایبند به مواضع رهبری در حمایت یا انتقاد از دولت نهم و دهم. متاسفانه آنچه در مجلس هشتم رخ داد این بود که دو اقلیت اصلاح طلب و اقلیت اصولگرای با مواضع دو پهلو، در بسیاری از بزنگاه های مورد انتقاد متدینین با یکدیگر وحدت می کردند و اکثریت را تشکیل می دادند. این تجربه متاسفانه به کلم برخی از اصولگرایان خوش آمده و درآستانه مجلس نهم آنها را به همین سمت و سو می برد.
اکنون به نظر می رسد که طیفی از اصولگرایان مجلس نهم به امید اتحاد با اصلاح طلبان و برخی از چهره های بی تفاوت در مجلس نهم به دنبال آن هستند تا تن به رقابت های درون فراکسیونی ندهند و برای این که متهم به وحدت شکنی نشوند در تلاشند تا از ابتدا از تشکیل فراکسیون اصولگرایان جلوگیری کنند. این رویکرد را باید خطری برای فعالیت های فراکسیونی اصولگرایان برشمرد و از هم اکنون باید جلوی آن را گرفت. اکنون به نظر می رسد چهره های مطرح اصولگرا چه آنهایی که به مجلس نهم راه یافته اند و چه آنهایی که در بیرون از مجلس حضور دارند بویژه چهره های شاخص و اصلی جبهه پایداری و جبهه متحد، باید پیش قدم شوند تا پس از پایان رقابت ها ، گام عقلانی و منطقی برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان مجلس برداشته شود تا اصلاح طلبان نتوانند با مدیریت صحنه رقابت ها در صحن علنی به مطالبات سیاسی خود دست یابند.
بدیهی است که این سخن هرگز به معنای جلوگیری از تشکیل فراکسیون های کوچک با سلیقه های مختلف در زیر مجموعه فراکسیون اصولگرایان نیست و قطعا پس از تشکیل فراکسیون اصلی اصولگرایان، مجموعه های مختلف با توجه به سلیقه هایی که در جریان اصولگرایی تعریف می شود، فراکسیون های کوچکتر زیر مجموعه اصولگرایی را تشکیل دهند و به تضارت آرا و افکار و ارتقای آن بپردازند
منبع:www.rasaee.ir